psycho

اگر مرگم فرا رسید و یکدیگر را ندیدیم بدان من دیدار تورا بسیارآرزو کردم

psycho

اگر مرگم فرا رسید و یکدیگر را ندیدیم بدان من دیدار تورا بسیارآرزو کردم

تضاد

اکسیژن،چه کلمه پر معنایی.این کلمه برای هرکس مفهوم و معنایی راز گونه دارد .اکسیژن برای من مایه زندگی و حیات و برای ماهی شیپور مرگ و پایان زندگی همانطور که آب برای من مرگ و برای ماهی زندگیست .حتی اگر بخواهیم به گونه ای دیگر بیندیشیم آب بدون ماهی و ماهی بدون آب معنایی ندارد و همانطور که مرگ زمانی معنا می دهد که زندگی باشد و بلعکس.....

سخنی از دختر تابستان 

شیری که عاشق اهو شد

شیر نری دلباخته‏ی آهوی ماده شد.

شیر نگران معشوق بود و می‏ترسید بوسیله‏ حیوانات دیگر دریده شود.
از دور مواظبش بود…
پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست،
شیری را دید که به آهو حمله کرد. فوری از جا پرید و جلو آمد.
دید ماده شیری است. چقدر زیبا بود، ...

گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.
با خود گفت: حتما گرسنه است. همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.
و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد…

این حکایت خیلی از ماست که گاه معشوق را بخاطر مارها ی خوش خط و خالی که یک تارمویشان نمی ارزد به معشوق از دست میدهیم.....:(